شروعی دوباره
بی تو طوفان زده دشت جنونم
|
آرزویی کن ... نظرات شما عزیزان: حاجتی در دل بی تابم داشتم ... به دل گفتم : لیاقت برآورده شدن خواسته ات را نداری وگرنه از تو حرکت و از خدا برکت و خدا هم برایت برآورده اش میکرد. دل گفت : مگر آنچه را که تا بحال خدا به تو داده است لیاقتش را داشته ای ! و مگر او تا بحال در بذل نعمت هاش به لیاقت تو نگاه می کرده است ؟! ... و قسم می خورم که راست می گفت . سال ها رفت و هنوز یک نفر نیست بپرسد از من که تو از پنجره عشق چه ها میخواهی؟ صبح تا نیمه شب منتظری همه جا می نگری گاه با ماه سخن میگویی راستی گمشده ات کیست؟ کجاست؟ صدفی در دریاست؟ نوری از روزنه ی فرداهاست؟ یا خداییست که از روز ازل ناپیداست؟ |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |